دیرگاهیست سوالی دارم و معما این است
سهم آزادی پروانه کجاست؟
و چرا بال کبوتر فقط آهنگ قفس میخواند؟
مرغ باران به کجا میبارد؟
و چرا یک گنجشک، بار اول که سر از لانه برون می آرد...
تا که پر گیرد و بالا برود آسمان را جا نیست؟
از چه رو میگویند:
شب خمار است و سیاه؟
شب اگر تاریک است...
علتش بخشش خورشید به ماه است و زمین...
و سوالم این است:
سهم دلتنگی خورشید کجاست؟
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۸/۰۶ ساعت توسط مهسا
|
از میان کسانی که برای دعای باران به تپه ها می روند . تنها کسانی که با خود چتر می برند به خدا ایمان دارند.
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۸/۰۶ ساعت توسط مهسا
|
گاهی گمان نمی کنی ولی می شود .گاهی نمی شود نمیشود که نمی شود... گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است. گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود...گاهی گدای گدای گدایی و بخت نیست. گاهی تمام شهر گدای تو می شود.
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۸/۰۵ ساعت توسط مهسا
|
وقتی جهان از ریشه ی جهنم
و آدم از عدم
وسعی از ریشه ی یاس میآید
وقتی که تفاوت ساده در حرف کفتر را به کفتار تبدیل می کند
باید به بی تفاوتیه واژه ها و واژه های بی طرفی مثل نان دل بست
نان را
از هر طرف که بخوانی نان است.
(( قیصر امین پور))
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۸/۰۳ ساعت توسط مهسا
|